گروه جهاد و مقاومت ایلام بیدار::پیکر های مطهر شهیدان"حمید زرگوشی و لطفعلی مرادحاصلی" از رزمندگان عملیات والفجر9، پس از تفحص و احراز هویت در خاک سلیمانیه عراق،بعد از 29 سال شناسایی و به خاک جهموری اسلامی ایران وارد شدند.
در همین رابطه مادر شهید زرگوشی از حس و حال خودش در این باره می گوید و اینکه تا به امروز چشم انتظار آمدن فرزندش بوده است.
امان از جگر سوخته و پاره پاره مادر شهیدان، درون قلبم از دوری حمید غوغایی به پا است؛ حمید هرگز مرا ناراحت نکرد، به یاد ندارم که از من چیزی مطالبه کرده باشد، آخرین شبی که او در ایلام بود به برادر بزرگش سفارش کرد: حواست به پدر و مادر باشد، خواهر و برادرهایمان قد و نیم قد هستند مواظب آنها باش.
وی در حالی که اشک از چشمانش حلق می زد ادامه می داد: جورابهایش را شسته بودم و برای اینکه زودتر خشک شوند بر دسته علاء الدین آویختم، جلو آمد و گفت: مادر جان! امشب آخرین شبی است که من در خدمت شما هستم، اول عید میآیم، این پول را در که تابستان امسال با کار کردن بدست آوردهام بگیر و برای خانه خرج کن، نکند در این مدت که من نیستم بیتابی کنی، از نبودن من شکایت نکن که پدر ناراحت میشود و غصه میخورد.
این مادر شهید ادامه داد: حرفهایش را به حساب چهل روز دوری از خانه و دلتنگی پیش از رفتن گذاشتم، برایش کباب درست کرده بودم، خواهر و برادرهای کوچکش را به روی زانوانش نشاند و در دهانشان لقمه میگذاشت، از اینکه حمید من، یک دل سیر غذا نخورد جگرم آتش گرفت، خیلی او را دوست داشتم و این علاقه هم اکنون هزاران برابر شده است.
وی با اشاره به اینکه حمید از من خواست که برای یافتن نشانی یا خبری از او به سپاه یا ادارت زیربط رجوع نکنم، گفت: به این وصیتش عمل کردم؛ اما داغ این که نمیتوانم برای یافتن نشانهای از فرزند مفقود الاثرم کاری کنم بر دلم سنگینی میکند، در تمام این سالها اشکهایم را جمع میکردم و در زمانی که همسر و بچههایم در خانه نبودند به دامن میریختم، راضی هستم به رضای خدا، حمید مایه افتخار و سربلندی من در پیشگاه خدا و ائمه است.
انتهای پیام/س