"محمد کرمی راد"، از فرماندهان دفاع مقدس در آزاد سازی مهران درگفتگو با خبرنگار جهاد مقاومتایلام بیدار در خصوص فرا رسیدن سالگرد عملیات کربلای 1 که منجر به آزاد سازی شهر مهران شد، اظهار داشت: مهران چندین بار اشغال شد که بار اول آن در ابتدای دفاع مقدس بود. دومین بار هم مربوط به همان زمان بود و بار سوم مربوط به زمانی بود که فاو اشغال شد و صدام با یک جنگ تبلیغاتی اعلام کرد که مهران در برابر فاو اشغال می شود.
وی تاکید کرد: با اینکه مهران در آن زمان مخروبه بود اما کشورهای خلیج فارس به خصوص عربستان جشن گرفتند و پایکوبی کردند.
این فرمانده دفاع مقدس تاکید کرد: در آن زمان حضرت امام از فرماندهان آن دوران از جمله آقای محسن رضایی و شهید صیاد شیرازی(ره) پرسیده بود که مهران چه شد؟ در نهایت سرنوشت مهران این شد که قبل از رسیدن چهلمین روز اشغال، مهران آزاد شود.
کرمی راد در ادامه در خصوص عملیات کربلای 1 گفت: عملیات کربلای 1 ضعف دفاع متحرک ارتش عراق را نشان داد و صدام که تا آن زمان از این راهبرد استفاده می کرد با یک شکست روبرو شد.
وی گفت: در بعضی از مناطق که نیروهای ایرانی کم بود صدام عملیات انجام می داد و در آن زمان هم بود که قرعه به نام شهر مهران خورد. مهران به دلیل آن که از طریق ارتفاعات قراویزان و پاسگاه های مرزی، شهری بود که زیر دید تیر مستقیم قرار داشت و بر همین اساس نیز یک شهر مخروبه بود اما به دلیل آنکه اسم شهر روی آن قرار داشت صدام روی اشغال آن مانور زیادی انجام داد.
وی با بیان اینکه عملیات کربلای 1 در ماه رمضان برگزار شد، گفت: آن موقع ما در تیپ 114 امیر المومنین بودیم و 5 گردان پیاده داشتیم. یک گردان در آموزش و استراحت بودند، یک گردان احتیاط و یک گردان نیز در خط بودند. برای دفاع بهتر و منسجم تر به رده های مافوق نیروی زمینی و حتی به سپاه ایلام اعلام کردیم که ما یک گردان نیروی جدید می خواهیم و سپاه ایلام نیز یک گردان برای ما فرستاد بنابراین تیپ با 6 گردان وارد مراحل عملیاتی شده بود.
فرمانده لشکر امیرالمؤمنین (ع) در دوران دفاع مقدس گفت: در آن مقطع ارتفاعاتی به نام رضا آباد و مشرف به باغ کشاورزی بودند که در اختیار عراقی ها بود و آن روزی که مهران سقوط کرده بود ما توانستیم ارتفاعات مشرف به باغ کشاورزی را پس بگیریم.
کرمی راد افزود: در روز اول یک گروهان زرهی از ارتش عراق قصد داشت که به نقطه 3راهی پشت خاکریز جاده شنی حمله کند. اگر می آمدند و 3راهی را می گرفتند و تا تنگه کنجانچم اشغال می کردند اوضاع خط پدافندی ما به هم می ریخت و یک کار مشکل در پیش رو داشتیم زیرا برای جبران یک عملیات مستقل می خواست.
وی با بیان اینکه نیروهای ایرانی برای مقابله با این گردان زرهی آمده شدند، گفت: یک توپخانه را از چنگوله انتقال دادیم و ادوات، واحد تخریب و مهندسی را راه انداختیم. بعضا نیروها در همان 3 راهی کار ترمیم خط پدافندی را انجام دادند. وقتی گردان زرهی عراق حرکت کرد و می خواست از شیارها عبور کند، تیمسار علی یاری فرمانده قرار گاه غرب ارتش و سردار حمیدی نیا اصرار می کردند که جلوگیری کنیم و نگذاریم پیش روی کنند.
وی افزود: برادران ارتش که خطشان به هم ریخته بود و عقب نشینی کرده بودند و جمع آوری شان و انسجامشان سخت بود و ما به دلیل آنکه آن نزدیک ترین گردان به منطقه بودیم سریعا به منطقه چنگوله گردان را اعزام کردیم و یک گردان دیگر نیز از ایلام فراخوان کرده بودیم که آن نیز آمد.
کرمی راد گفت: حدودا نزدیک به ظهر بود که من پشت خاکریز بودم. فرماندهی اصرار داشت که برویم عملیات را انجام بدهیم تا یگان زرهی عراق نتواند بیاید خاکریز و جاده شنی را دور بزند و تصرف کند.
وی به خستگی نیروهای ایرانی اشاره کرد و گفت: پشت خاکریز که حدود 70 نفر از نیروهای خودی حضور داشتند. خودم شخصا گفتم که من جلو می روم و هر کس می خواهد با من بیاید و نمی گذاریم که این گروهان زرهی عراق بتواند جلو بیاید. همین که من راه افتادم یک رزمنده به نام حسین عباسی تبریزی که بعدا جانباز 70 درصد شد و امروز هم در قید حیات هست، در جواب من که گفته بودم به تنهایی جلو می روم با صدای بلند گفت لبیک یا کرمی. وقتی که او این را گفت و من راه افتادم سردار غلامی که معاون دوم من بود به راه افتاد و دیگر رزمنده ها هم سازماندهی شدند و سمت خاکریز رفتیم و با تانک ها درگیر شدیم.
وی تاکید کرد: عراقی ها تصور نمی کردند که چنین ضربه ای پیش دستی بخورند.
این فرمانده دوران دفاع مقدس با اشاره به ماجرای اسارت یکی از نیروهای ایرانی گفت: مسئول حفاظت اطلاعات تیپ ما آقای برزو غلامی، به همراه چند نفر دیگر از یک شیار به اشتباهی رفت و در کمین عراقی قرار گرفت. او در حین اینکه لباس فرم سپاه نیز به تن داشت اسیر شد و 2 ساعت در اسارت عراقی ها بود.
و افزود: گردان زرهی عراق به دلیل آنکه به تازگی وارد منطقه شده بودند شناختی از اوضاع جغرافیایی نداشتند. افسری که نیروی ما را به اسارت گرفته بود به 2 نفر از سربازان گفته بود که اسیر ایرانی را به عقب برگردانند. با توجه به اینکه آقای غلامی کمی با زبان عربی آشنایی داشت از صبحت های عراقی ها متوجه شده بود که راه را گم کرده اند. در این میان از آن ها پرسیده بود که آدرس کجا را می خواهید عراقی ها نیز پاسخ داده بودند که سمت نیروهای عراق را می خواهیم و غلامی نیز عمدا آدرس اشتباهی را به آن ها می دهد و خودشان را به سمت نیروهای ایران روانه می کند که این مسئله باعث اسارت ان 2 نیروی عراقی می شود.
انتهای پیام/س