عبدالهی اشتغال را مهمترین دغدغه خود و سایر قهرمانان میداند و میگوید: من هنوز 23 ساله هستم و تا سن 35 سالگي ميتوانم در اوج باشم، اگر فکری برای شغلم بشود با فراغ خاطر میتوانم به ورزش قهرمانی بپردازم.
سعید بگ نظری::آب، سيمان، ماسه، آجر، بيل، فرغون و... این یعنی با احكام متعدد و رنگارنگ قهرماني كشوري و آسيايي هم میشود، كارگری کرد و ساختمان، پل و ديوارها را به كمك ديگران ساخت و با روزي 30 هزار تومان روزي خانواده را درآورد، حتي اگر قهرمان كشور باشيد. سالهاست درد يتيمي را با گوشت، پوست و استخوانش لمس كرده و نانآور خانواده است. ميدان سعدي ايلام و كارگران كيسهبه دوش و پرشمارش، تقريباً هر روز شاهد حضور محمود هستند؛ اگر موفق شود كه در بين آن خيل جمعيت به كارگري برود، تا 5 بعداز ظهر كار ميكند و بعد بلافاصله براي تمرين به باشگاه ميرود و تا پاسي از شب براي ورزش قهرماني استان تلاش ميكند. روز بعد، ميدان سعدي و باز روز از نو، روزي از نو. اين چرخهي تكراري و خستهكننده (البته براي ما) يعني زدن ركوردهاي گوناگون و كسب قهرمانيهاي ممتد در كشور و افزودن مدالهاي خوشرنگ به ويترين ورزش استان. با همين شرايط نامساعد مالي، آنقدر در این سالها وزنهها را بالا و پایین برد که مقامهاي متعدد اول تا سوم كشور را كسب و در همين ماه گذشته مدال خوشرنگ نقره مسابقات پاورليفتينگ آسيا را بر گردنش انداختند و روی سکوی دوم مسابقات آسيايي امارات ایستاد و حالا چندين مدال درون و برون مرزی طلا، نقره و برنز دارد. محمود عبدالهي 23 ساله، زاده و ساكن ايلام؛ خانهي پدرياش را فروخت تا خرج اعزام به مسابقاتش كند و اكنون اجارهنشين است؛ يكبار هم به خاطر نامهربانيهايي كه در استان با وي صورت گرفت، از استان چهارمحال بختياري پا به رقابتهاي قهرماني نوجوانان كشور گذاشت كه موفق به كسب مقام نقره شد. اما پس از آنكه از سوي دوستانش سرزنش شد، تصميم گرفت كه عليرغم نامهربانيها، تنها و تنها براي اين ديار بجنگد و مقام كسب كند. حالا او در سن 23 سالگی هم قهرمان پاورليفتيگ كشور است و هم در خیابانهای شهر سيمان، گچ و آجر جابجا میکند و پول میگیرد و نان میخورد و خانوادهاش را سیر میکند. ولی دلش بزرگ است، زندگیاش را سخت میگذراند، سخت روزی در میآورد، سخت ورزش میکند، سخت قهرمان شده، سخت این مدالها را به دست آورده، اما قدر سختی کشیدنهایش را نمیدانند. حتما نمیدانند که محمود همچون ساير ورزشكاران كشور، درآمد چند میلیونی در ماه ندارد و با كارگری هم خرج خانه را میدهد و هم کرایه خانه را. و وقتی با ما از سختیها و افتخاراتش میگوید نه ذرهای زیاده خواهی در حرفهایش هست و نه خواستههای غیرمنطقی دارد، فقط یک انتقاد دارد، اینکه به ورزشکاران استان آنطور که شایسته و در شأن آنهاست، رسیدگی نمیشود. اينكه مسئولين استاني در مراسم استقبالش ميآيند و مصاحبه ميكنند و قهرمانياش را به پاي مديريت خود مينويسند اما پس از مراسم استقبال ديگر هيچ نشاني از او نميگيرند و تنها شريك خير او هستند... محمود عبدالهي ميگويد: ای کاش مسئولین همان اندازه که در مراسم استقبال از قهرمانان، براي مصاحبه با دوربين صدا و سيما تلاش ميكنند (بلكه اينگونه زحمات را به پاي خود بنويسند و جزو افتخارات خويش به حساب آورند)، يك هفته پس از استقبال هم به فكر قهرمانان استان باشند. وی از مسئولین خصوصا استاندار میخواهد به وضعيت ورزش استان سر و سامان ببخشد و از قهرمانان استان حمايت كنند تا بلكه شاهد افتخارآفريني بيشتري از سوي اين قهرمانان باشيم. عبدالهی اشتغال را مهمترین دغدغه خود و سایر قهرمانان میداند و میگوید: من هنوز 23 ساله هستم و تا سن 35 سالگي ميتوانم در اوج باشم، اگر فکری برای شغلم بشود با فراغ خاطر میتوانم به ورزش قهرمانی بپردازم. یادمان باشد براي اين دست از جوانان استانمان اگر شغل دست و پا شود و دغدغه نان نداشته باشند، قهرمان میشوند و قهرمان ميمانند؛ پس بياييم با دستهای خودمان قهرمانان را از ورزش کنار نگذاریم و محمودها را خانهنشین نکنیم...