هویدا شدن نشانه های شکست آمریکا

 

نوع حمله وانتخاب اهداف روشن میکند نیت امریکا از این حمله آن چیزی نیست که آنها ادعا میکنند هر چند این حمله باعث خوشحالی صهیونیستها و شاه خائن سعودی گردید ولی درنهایت به سود محور مقاومت وبلوک

مخالف سیاستهای امریکا درمنطقه، و نشانه ای ازشکست آمریکاست . این اقدام نظامی امریکا ره اورد و پیامهای بشرح ذیل دارد.

 

1-حمله امریکا به این پایگاه به بهانه استفاده ارتش سوریه از سلاح شیمیایی در منطقه خان شیخون ادلب بود درصورتی که:

الف- هیچ دلیل و مدرک قابل استنادی از طرف آمریکاییها ارائه نشده است.

ب- این پایگاه نقشی مهمی در سرکوب تروریستها داعش و... درسوریه دارد که حمله به آن جهت ایجاد مانع در مسیر  پیشروی ارتش سوریه ومتحدان آن،  ونجات ترویستها ازشکست می باشد.

 

پس ادله آمریکا برای حمله به پایگاه الشعیرات غیر قابل قبول است وچهره ریاکارانه آمریکا که ادعای دفاع از مردم سوریه دارد دروغی بیش نیست و اگر واقعا دفاع از مردم سوریه مطرح است آیا کشتار زنان و کودکان بی گناه فوعه و کفریا مردم سوریه نبودند؟

 

2-آمریکاییها با حمله به سوریه قصد نمایش قدرت وترساندن مخالفین خود را در منطقه داشتند که به دلایل زیر نتیجه عکس گرفتند.

الف:شلیک 59فروند موشک به این پایگاه هزینه صدمیلیون دلاری برای آمرییکاهها دربر داشت .این در حالی است که چند روز بعداز  این حمله، پایگاه الشعیرات فعالیتش را ازسر گرفت که درحقیقت  شکستی برای آمریکاییها بود.(هرچند که هزینه این عملیات  از جیب عربستان سعودی پرداخت گردد)

ب:از 59 فروند موشک شلیک شده تنها 23فروند ازآنها به این پایگاه اصابت کردو36فروند آنان به هدف اصابت نکردند که نشان از ضعف قدرت نظامی ایالات متحده ، وهزینه بر بودن هرگونه اقدام نظامی گسترده تر برای آنان است.

ج-این اقدام آمریکا رابطه مسکو –واشینگتن را تیره تر کرد و عملا باعث اتحاد بیشتر در جبهه حمایت از سوریه شد و تا جایی که ایران وروسیه ضمن محکوم نمودن این حمله آن را تجاوز تلقی کرده وطی بیانیه ای اعلام نمودند درصورت  تکرار، وعده پاسخ قدرتمندانه دادند.

 

3- ازمنظرگاه دولت آمریکا کشورههای عربی خلیج فارس نه دوست هستند ونه متحد بلکه بی عرضه هایی اند که صاحب ثروتند وباید ازحماقت آنان استفاده کرد وثروتشان را غارت کرد(ترامپ اخیرا گفت کشورههای عرب خلیج فارس جز پول هیچی ندارند).این بدان معنی است که ارزش آنان به پولشان است ودرحال حاضر درگیرشدن عربستان در جنگ یمن وکسری بودجه این کشور اجازه نخواهد داد پول بادآورده به آمریکا دهد.که نمونش درخواست عربستان از آمریکا جهت ایجاد منطقه پرواز ممنوع در سوریه بود وپرداخت رقم درخواستی آمریکا توسط عربستان امکان پذیر نبود ودراین مورد فعلا برسر قیمت به توافق نرسیده اند.لذا شخصیت رییس جمهور آمریکا که شخصی تاجر ومعامله گروتنها پول تعیین کننده اقدام آمریکا در قبال مسائل جهانی والخصوص خاورمیانه است .قطع یقین عملیاتهای نظامی آمریکا درمکانهایی اتفاق می افتد که آمریکا با اقدام متقابل مواجه نشوددودر واقع دچار پرداخت هزینه نگردد.درنتیجه حمله آمریکا به سوریه نشان دهنده بن بست  استراتیژی آمریکا حتی در قبال سیاست غارت اعراب پولدار خلیج فارس است چون اهداف بی هزینه حتی در سوریه دیگر برایش وجود ندارد.

 

4-اقدامات آمریکا درقبال مسائل منطقه غرب آسیا نشان ازعدم رویکردی منطقی وخلاف سیاستهای اعلامی آن کشور می باشد. بعنوان  مثال وعده ترامپ مبنی برارتقاء روابط با روسیه با حمله نظامی آمریکا به سوریه عملا به شکست انجامید و درحالی که رییس جمهور روسیه شدیدا به آمریکا هشدار داد و دریک بیانی بی سابقه به آمریکاییها گفت ما هم بمب اتم داریم! ، با این وجود آمریکا رکس تیلرسون وزیر امور خارجه اش  را به مسکو فرستاده وبا استقبال سرد روسیه ایها مواجه شد که نوعی تحقیر ایالات متحده بود. 

 

5- آمریکاییها در جمع بندی با اینجا رسیده ان که قدرت آنها در همه ابعاد ضعیف گردیده  و دست به ریسک و انتحار زده اند که حمله به سوریه و پرتاب قوی ترین بمب متعارف تاریخ آمریکا در افغانستان در این راستا صورت گرفته و گمان می کنند شاید بتوانند کشورههای مخالف خود را بترسانند .اما اقدامات اخیر آمریکا در شرق آسیا شکست آمریکا دراین ریسک بزرگ را نمایان تر  کرد .بعد از چنگ و دندان نشان دادن امریکا به کره شمالی و آمادگی و دست به ماشه بودن کره شمالی جهت پاسخ به هر گونه تجاوز آمریکا ، در واقع دولت ترامپ متوجه شد که به قول معروف ، این تو بمیری از اون توبمیری ها نیست و الان ظاهرا بدنبال مذاکره با کره شمالی است البته برخی از خبرهها حاکی از آن انست بصورت مخفیانه در حال مذاکره است تا بیشتر برای آمریکاییها آبروریزی نشود.لذا حقیقت امر این است که مقاومت  قدرتمندانه در مقابل سیاست های تجاوز کارانه آمریکا بهترین راهکار برای کشورهها و ملتهای مستقل و مورد غضب آمریکا است.

 

نتیجه اینکه سیاستهای آمریکا نه براساس منافع این کشور بلکه بدلیل فشارلابی صهیونیست و وسوسه دلارههای نفتی کشورههای  عرب حوزه خلیج فارس و عدم قدرت و توان کافی آمریکا در حل موضوعات و پرونده هایی مثل سوریه و کره شمالی و.....، در مسیری مبهم گام برمیدارد واقدامات تاکتیکی مثل حمله به سوریه در نهایت به ضرر آمریکا است هرچند ممکن است برای کشورهها ودولتهای مستقل ومخالف آمریکا درکوتاه مدت ایجاد مزاحمت نماید ولی زودتر ازآنکه تصورمیشد نشانه های شکست آمریکا در حال هویدا شدن است.البته مدتهاست که  افول وغروب قدرت آمریکا  شتابی مضاعف گرفته وآمریکاییها چاره ای جز ریسک ندارند که دخالت نظامی اخیر در سوریه و چنگ و دندان نشان دادن آنهادر کره شمالی و پرتاب سنگین ترین بمب متعارف تاریخ آمریکا   درافغانستان  همین راستا می باشد.

 

انتهای پیام/ الف