سرویس: اقتصادی
کد خبر: 20281
|
09:23 - 1395/02/20
نسخه چاپی

نمی‌خواهد ملی باشد

نمی‌خواهد ملی باشد
برجام آنگونه که معصومه ابتکار به بی‌بی‌سی گفت، اهرم اصلاح‌طلبان در مقابل جریان اصولگرایی در انتخابات مجلس دهم بود و در همین قاعده باید حضور آقای ظریف در مراسم تبلیغاتی اصلاح‌طلبان برای ریاست محمدرضا عارف بر مجلس دهم را ارزیابی کرد.

به گزارشايلام بيدار،روزنامه «وطن امروز» در یادداشتی از«

سیدعابدین نورالدینی»نوشت:

حضور آقای ظریف در نشست تبلیغاتی اصلاح‌طلبان برای ریاست آقای عارف بر مجلس دهم و توصیه‌های او درباره رفتار مجلس آینده، خلاف مقررات و آیین‌نامه‌های داخلی وزارت  امور خارجه است.
ماده 89 مقررات تشکیلاتی، استخدامی، مالی و انضباطی وزارت امور خارجه می‌گوید: عضویت در احزاب و فرقه‌ها و دسته‌های سیاسی برای کارمندان وزارت امور خارجه ممنوع است و متخلف از خدمت وزارت امور ‌خارجه مستعفی شناخته می‌شود. عضویت در انجمن‌های علمی، ادبی، خیریه و فرهنگی با اطلاع وزارت امور خارجه مجاز خواهد بود.
کاملا مشخص است مراد از گنجانده شدن این بند در اساسنامه وزارت امور خارجه، تاکید بر تکالیف ملی وزارت امور خارجه و جلوگیری از آلوده شدن این تکالیف به اهداف و تمایلات حزبی ـ باندی است. وزارت امور خارجه پیشانی یک حکومت در مجامع جهانی است و دیپلمات‌ها به عنوان نمایندگان یک ملت شناخته می‌شوند. منافع ملی امانتی است که به دیپلمات‌ها سپرده شده است. به همین دلیل یعنی به خاطر حراست از این امانت، در اساسنامه وزارت امور خارجه از کارمندان خواسته شده است از فعالیت‌های حزبی و باندی پرهیز کنند و البته به آنها هشدار داده شده نقض این مهم، به معنای برکناری آنها است. این هشدار قانونگذار به معنای «خط قرمز» بودن تحزب در تکالیف وزارت امور خارجه است و بخوبی روشن است این خط قرمز برای حراست از امانت «منافع ملی» نزد اهالی وزارت امور خارجه است.
حالا با توجه به این خط قرمز در اساسنامه وزارت امور خارجه، دخالت آقای ظریف در صف‌کشی‌های جریان‌های سیاسی برای انتخابات هیات‌رئیسه مجلس دهم را چگونه می‌توان ارزیابی کرد؟ حضور آقای ظریف در برنامه تبلیغاتی آقای عارف، یک اقدام سیاسی و در راستای اهداف حزبی بوده است. سخنان او در این مراسم و حمله او به مجلس نهم نیز یک حمایت دیپلماتیک از ریاست محمدرضا عارف بر مجلس دهم است.
البته موضوع پیگیری مطالبات جناحی داخلی توسط آقای ظریف، بارها در مذاکرات هسته‌ای مشاهده شده است. وی سال 2004 در مذاکرات سعدآباد، آنجا که مذاکرات بر سر تعریف «تعلیق» فعالیت‌های هسته‌ای ایران گره خورده بود، در گوشه‌ای از لابی، آرام به محمد البرادعی، مدیرکل وقت آژانس بین‌المللی انرژی اتمی که حرف آخر را درباره تعریف تعلیق می‌زد، گفت شکست مذاکرات به سود جریان سیاسی رقیب در ایران است و این ماجرا در انتخابات ریاست‌جمهوری 2005 – انتخابات نهم ریاست‌جمهوری- اثرگذار خواهد بود. سیاهه شورای روابط خارجی آمریکا در اکتبر 2014 البته صریح‌تر از فقره سعدآباد بود. او در روزهایی که مذاکرات ایران و 1+5 گره خورده بود، در شورای روابط خارجی آمریکا به هاله اسفندیاری(همکار جورج سوروس و مسؤول بخش خاورمیانه موسسه وودرو ویلسون) گفت در صورت شکست مذاکرات، ماجرای انتخابات 2005 تکرار می‌شود و جریان سیاسی متبوع او در انتخابات «مجلس دهم» شکست خواهد خورد. این رویه آقای ظریف در پسابرجام نیز ادامه داشته است. او اواخر فروردین‌ماه امسال در گفت‌وگو با اشپیگل از بدعهدی آمریکا گلایه کرد و با تاکید بر اینکه باید اثرگذاری برجام در جامعه ایرانی دیده شود، گفت: «نیروهای میانه‌رو در دستگاه دولتی ایران به این موفقیت نیاز دارند. ما باید به مردم ایران نشان دهیم این توافق به زحمتش می‌ارزیده است. اگر ما می‌خواهیم این توافق در طولانی‌مدت دوام داشته باشد باید برای بیمه آن سرمایه‌گذاری کنیم». در واقع او اینجا در پسابرجام نیز دست از پیگیری مطالبات حزبی نکشیده و «سرمایه‌گذاری» طولانی روی میانه‌روهای دولت ایران را مشروط به مساعدت آمریکا و اثرگذاری برجام می‌داند!
واقعیت این است که ظریف برای جریان سیاسی متبوع خود سنگ تمام گذاشت. برجام آنگونه که معصومه ابتکار به بی‌بی‌سی گفت، اهرم اصلاح‌طلبان در مقابل جریان اصولگرایی در انتخابات مجلس دهم بود و در همین قاعده باید حضور آقای ظریف در مراسم تبلیغاتی اصلاح‌طلبان برای ریاست محمدرضا عارف بر مجلس دهم را ارزیابی کرد.
حالا یک سال و نیم پس از آنکه «ظریف‌گیت» در شورای روابط خارجی آمریکا رخ داد، می‌توان با اطمینان قطعی گفت در موضوع برجام، گزاره منافع حزبی بسیار پررنگ‌تر از منافع ملی است. به عبارت دقیق‌تر سرنوشت جریان سیاسی متبوع آقای ظریف کاملا به برجام گره خورده است.  
اگر در بحبوحه مذاکرات هسته‌ای، وزیر امور خارجه ایران کمپین «هیچ توافقی بدتر از عدم توافق نیست» را به سینماگران سفارش داد، به خاطر همین واقعیت بود.
اگر داده‌ها و ستانده‌های برجام نامتوازن است، به خاطر این است که از جیب ملت برای دوستان خرج شد.
اگر موارد متعدد نقض برجام توسط آمریکا توسط همکاران آقای ظریف توجیه می‌شود به خاطر آن است که ضعف برجام مساوی با تضعیف اصلاح‌طلبان و همپیمانان آنها در دولت خواهد بود.
اگر «روح برجام» بر متن برجام اولویت یافته است، به خاطر ضمائم برجام است که با قلم اصلاحات نوشته شده است!

انتهای پیام/ش

نظر شما

دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیریت در وب سایت منتشر خواهد شد

تازه ترین مطالب