معصومه علی حسینی –هفته نامه طنین غرب :بر اساس نوشته مورخین درعهد زن سالاری که به زندگی بشر اولیه اتلاق می شود زنان که عهده دار نگهداری از بچه ها و بزرگسالان بودند بنیانگذار اولین اجتماعات بشری شناخته شده اند .
تشکیل اجتماع و یک جا نشینی برای کاستن از خطر حمله حیوانات وترس از زوزه باد و شبهای تاریک و... واستفاده از میوه درختان جنگلی و سبزی های خود رو برای در امان ماندن از گرسنگی که بعدها به نگهداری و پرورش انواع گیاهان و درختان شد؛ همچنین استفاده از گیاهان دارویی برای تسکین و کاهش درد و زخم ، از ابداعات فکری زنان اولیه بود.
البته مردان هم که برای شکار حیوانات بصورت جمعی به ارتفاعات کوهستانی می رفتند با تیز کردن سنگها و ابداع تیر و کمان و آلات برنده برای جنگیدن و شکار حیوانات وحشی مخترع اولین سلاح های جنگی هستند که بعدها توانایی در استفاده بهتر از این وسایل سلطه بیشتر آن شخص را بربشر ساده آن دوران و تملک زمینهای کشاورزی که حاصل دسترنج زنان بود را فراهم آورد.
بر اساس تحقیقات به عمل امده دوران زن سالاری یا مادر سالاری از ادوار طلایی اجرای عدالت اجتماعی زندگی بشر است که با بازگشت مردان از شکار که خود را از قافله زندگی اجتماعی عقب دیدند و برای جبران ، به قبضه امور پرداختند به پایان رسید، و بعد از آن دوران مساوات در همزیستی اجتماعی جای خود را به خشونت و مرزبندی و حصار کشی داد.
در این تغییر و تحول زندگی بشر اولیه زنان قربانی ژرف اندیشی خود در تشکیل زندگی اجتماعی و جامعه یک جا نشین کشاورز شدند و مردان همانگونه که در شکار بی رحم و مصمم بودند در تصاحب ساخته های زنان هم بیرحمانه عمل کردند و تا جایی پیش رفتند که زن را جز مایملک خود به حساب آوردند بدون اینکه برای خود حد و مرزی جز قدرت جسمی که در جریان شکار حیوانات وحشی به پرورش آن پرداخته بودند بشناسند.
در گرماگرم این زندگی جنگلی که حرف اول و آخر آن را قدرت جسمی می زد ، زنان بزرگترین گروههای قربانی بودند که نه تنها زحمات خود را از دست دادند بلکه همچون برده خریدو فروش وحتی زنده به گور هم می شدند و تا قرنها این مقوله ادامه داشت .
اما در جریان تحولات اجتماعی همچون گسترش شهرنشینی ،گسترش ارتباطات و.. ومهمتر از همه اینها ،بعثت پیامبران و تحت تاثیر سخنان آنان که رسالت انتشار پیام خداوند برای بشر را بر عهده داشتند زنان قاره های مختلف برای احقاق حقوق خود دست به مبارزاتی طولانی و وسیع زدند که قرنهای متمادی بطول انجامید؛ و بلاخره در اواخر همین قرن زنان دول غیر اسلامی توانستند به حقوق خود دست یابند.
قضیه زنان و حقوق آنان برای زنان مسلمان متفاوت بود، در حالیکه زنان غیر مسلمان بصورت برده خرید و فروش می شدند زنان کشورهای اسلامی آزاد و با حقوق مساوی با مردان ادامه حیات می دادند ؛قیام حضرت زینب در مقابل یزید و حتی طغیان و لشکر کشی عایشه در مقابل امام اول شیعیان از برکت اسلام بود و گرنه عربستان اولین و شاید آخرین قربانگاه زنان و دختران خردسال بود که زنده به گور می شدند و همین مسئله حقوق زنان که آنان را از اسارت و بردگی نجات داد و شرم آور بودن تولد آنان را به رحمت ایزدی مبدل نمود که بهشت زیر پای آنان است پیوندی عمیق و ناگسستنی بین زنان و اسلام در این قاره بوجود آورد که هیچ اراده ای نمی تواند آن را متزلزل کند؛ کما اینکه در دنیای دیجیتالی امروز خیلی از قدرتهای جهانی برای ایجاد شکاف بین زنان و اسلام هزینه های گزاف پرداخته اند اما موفق نشدند .
زنان کشورهای اسلامی با بعثت آخرین رسول خداوند و بر اساس احکام الهی که در کتاب اسمانی قرآن بر زمینیان هدیه شد برابری و حقوق آنان به ثبت رسید و خداوند با نزول آیه مبارک ("ان اکرمکم عند الله اتقاکم " یعنی گرامی ترین شما نزد خداوند با تقوا ترین شماست ) که خطاب آن کل جامعه بشری است؛ بدون توجه ویژه به زن یا مرد بودن افراد ،حقوق برابر را برای آنان معین نمود و ملاک برتری را تقوا قرار داد نه جنسیت.
همچنین حدیث است از پیامبر معظم که فرمود علم را بیاموزید ولو در چین ،که این حدیث هم کل جامعه بشری را خطاب قرار داده و جنس معینی در این حدیث طرف توجه نیست که گروهی را بر گروهی حتی در آموختن علم ارجح بداند اما جاهلیت کور کورانه و گاها آگاهانه برخی افراد فرصت طلب در کشورهای اسلامی مانع از اجرای عدالتی که خداوند پایه و اساس رسالت انبیا را بر آن قرار داده، شد.
آنان تاکید اسلام بر حجاب و حیا را بهانه ای برای نگهداشتن زنان در حصار بی عدالتی و تجاهل قرار داده اند در حالیکه تاکید اسلام بر رعایت حجاب از هردو گروه زن و مرد است .
اگر حجاب یک معادله باشد دو مجهول دارد که با به دست آوردن یکطرف نمی توان به حل مسئله دست یافت و همین کوته بینی افراد خود خواه در قرون اخیر شکاف عمیقی بین حقوق زنان مسلمان و غیر مسلمان ایجاد کرده بگونه ای که آنان ره صد ساله را یک شبه طی کردند و در حالیکه زنان در برخی کشورهای مسلمان حق رانندگی ندارند ،زنان امریکا که چندی از مبارزات آنان برای حق رای نمی گذرد کاندیدای ریاست جمهوری می شوند، در حالیکه زنان مسلمان از دوران طلوع پیامبر اسلام برای احراز نظر آنان همچون مردان با آنان بیعت می شد ( بیعت نوعی همه پرسی برای اجرای یک عمل یا برنامه مهم همچون انتخاب رییس بود بنوعی می توان ان را رای گیری یا همه پرسی نامید ) .
این مقدمه برای بیان درد زنانی نگاشته شد که سنگینی بار زندگی را در تمام زمینه ها بدوش می کشند بدون توجه به ظرفیت آنان ،اما در توزیع قدرت و پایگاههای اجتماعی به عناوین مختلف به ورطه فراموشی سپرده می شوندو حقوقی برای آنان در این زمینه منظورنمی شودکه هیچ ،گاها توسط مقامات محلی به پس زدن اندک امید آنان یعنی تحصیل هم اقدام می شود.
اینبار سخن از زنان ایلام است، همان زنانی که به گواهی تاریخ برای پیروزی انقلاب جلوتر از صفوف مردان حرکت کردند چون احساس کردند حقوق آنان بیشتر پایمال شده و تنها جمهوری و اسلام می تواند حقوق آنان را برگرداند، احساس کردند که بیشتر مورد ظلم واقع شده اند پس باید بیشتر بجنگند و گلوله بخورند تا دین خود را به عدالت ادا کنند.
همان زنانی که بیشتر از پنجاه درصد مسولیت جنگ هشت ساله بر شانه های رنجور از جور زمان آنان بود، زیرا مردان مسلح و در سنگر جنگیدند اما زنان بی سنگر و سلاح، در زیر رگبار گلوله و بمب های موشکی و خوشه ای چرخ زندگی را درشهر چرخاندند تا شهر فلج نشود،تا مردان با قوت قلب و اطمینان بجنگند.
همان زنانی که در هر انتخاباتی بزرگترین پشتوانه دولت هستند که ازدحام آنان درپای صندوقهای رای وفادریشان را به انقلاب اسلامی به رخ جهانیان می کشد.
به هر حال آنچه بغض چند ساله زنان ایلامی را ترکاند و به جای اشک، خون گریه کردند سخنان جناب دکتر عباس زاده مشکین استاندار ایلام بود که در جلسه رسمی و در جمع رسانه ها گفت" من به زنان فامیل توصیه میکنم که درس مدیریت نخوانند چون مدیر شدن برای یک زن به دلایلی میسر نیست از آن جمله نیاز به اجازه همسر برای ماموریت (غرب انلاین ) ".
این سخن وی که زن را بعنوان موجودی که زندگی اجتماعی وی منوط به کسب اجازه از مرد می باشد پایه سخنان یکی از روحانیون دانشگاهی شد که در جلسه نام نیک با شوخی و گاها جدی به تمسخر به زن پرداخت از آن جمله گفت "حادثه زمانی است که بگویند زنت غرق شده و فاجعه زمانی که بگویند زنده شده"، وی همچنین با اشاره به برخورد خود در مواجه با زنی بی حجاب در فرودگاه حجاب زن را اجبار و بی حجابی نگاه حریص مرد را نوعی تفریح جلوه داد بدون اینکه به مقام و پایگاه اجتماعی مرد لطمه ای بزند و یا از قوانین اسلام تخطی کرده و مرتکب منکری شده باشد.
جناب بزرگوار، روحانی که با لباس روحانیت بی حجاب را دید و به جای امر به معروف و نهی از منکر همرنگ جماعت شد و با نگاه حریص خود کرشمه وی را از دید گذراند او هم همچون ان زن مریض است، اگر آن زن هنگام برخورد با شما خود را جمع کرده نه از حسادت و بخل ورزی بلکه به احترام لباس مقدسی که بر تن داشته اید بوده ، و می توان بر پایه صحبت شما ادعا کرد که آن زن ارزش لباس شما را بیشتر از خودتان درک کرده (وی گفت به ما که رسید خودش را جمع و جور کرد گفتم خانم بخل نورزید ).
از دید عقل ناقص بنده گناهی که آن زن در حق خود مرتکب شده نازلتر از خیانتی است که شما در حق آن لباس کرده اید؛و اما جناب استاندار گرامی که گویا شمشیر را بر علیه زنان از رو بسته اید مگر نه اینکه زن و مرد همدیگر را کامل می کنند آیا عادلانه است یکی هر وقت که خواست هر جا برود و یکی فقط در چهار چوب خانه زندگی کند ؟
آیا گناه و خیانت فقط مختص زن است؟ اگر زن و مرد برای هم آفریده شده اند و اگر برتری هریک از آنان فقط به تقواست هردو برای ماموریت رفتن نیاز به کسب اجازه دارند نه فقط یک طرف؛ بنابراین گرفتن موقعیت مدیریتی و کاری از هر کدام ظلم محض است .
آیا هنگام انتخابات اگر مردی به همسر خود گفت حق ندارد شرکت کند تکلیف از وی سلب میشود ؟
آقای دکتر اگر برای زنان توانمند و متخصص ایلامی که در حصار سنتهای بی پایه و اساس محصورند وخود سوزی را تنها راه اثبات خود یافته اند قدمی مثبت بر نمی دارید آنان را به عقب تر پرت نکنید و زمینه سازمتلک دیگر مقامات برعلیه آنان نشوید.
اقای دکتر زنان ایلامی حتی رویای مدیر شدن راهم در سر ندارند تا آن زمان که دکتر و تئوریسین استانشان شماو امثال شما باشد.
خواندن رشته مدیریت علاقه است که شما نمی توانید آن را ازکسی حتی زنان فامیلتان بگیرید؛ آیا بسته گان شما به توصیه تان عمل کرده اندو درمیان فامیل شما تحصیلکرده مدیریت ندارید که این تجربه موفق را به اشتراک گذاشته اید ؟ تعصبات شما دلیل بر رسانه ای کردن آن نمی شود .
اگر علمای دین و مراجع عظام تقلید درتحصیل این رشته توسط بانوان اشکال ببینند فتوا خواهند داد؛ شما برای بهتر کردن وضعیت آمده اید که شواهد بر غیر از این گواهی می دهد، البته دور از انتظار هم نیست.
شما استاندار رییس جمهوری هستید که با شعار کابینه هفتاد میلیونی بر مسند قدرت تکیه زد اما سهم بیش از سی وپنج میلیون را با یک نفر در این اواخر فاکتور گرفت و تحمل بودن همان یک نفر را هم نداشت و وی را از صحنه خارج کرد.
شما را بیهوده گروه انحرافی نخوانده اند چرا که در هنگامه ای سر ستیز با نصف بیشتر جامعه را برداشته اید که انتخابات آتی نزدیک است و احتمالا شما کاندیدایی نخواهید داشت و عدم حضور این قشر عظیم (زنان) بی سود برای شما نیست .
اقای دکتر بر عکس منم منم هایتان ناشیانه سخن می گویید و عمل می کنید .
اگر یادتان باشد شیخ رحمانی را با نمره بیست معاف کردید، اما بعد که سوال پیچ شدید گفتید" نگفتم بیست از چند"، اما جناب دکتر مشکین بیست بالاترین نمره قراردادی پذیرفته شده برای کارنامه یک فرد است و زمان به شما ثابت کرد بیست، بیست است چرا که اکنون رحمانی بر مسندی ریاست می کند که شاید نصف شهری که حضرتعالی استاندارش هستید پرسنل دارد.
اکنون می توان حدس زد که چرا نتوانستید اعتماد مردم مشکین شهر را برای وکالت آنان جلب کنید .
اقای دکتر اینجا کاخ ریاست جمهوری نیست که بر گرد خود گارد حفاظتی آنچنان چیده اید که دسترسی به رییس جمهور آسانتر از شماست .
در این استان پانصد هزار نفری که قبیله حرف اول را می زند شما همینطوری هم در حاشیه هستید، از اتاقتان بیرون آیید و نگاهی به سوابق کاری برخی افرادی که بر گرد خود جمع کرده اید بیندازید، قطعا در خواهید یافت که این حفاظت از موقعیت شما نیست، بلکه ایجاد امنیت موقعیت اشخاصی است که بیرون از استانداری در نظر مردم پشیزی نمی ارزند تا حدی که ارزش مطالبه حقوق پایمال شده خود را در وجود آنان نمی بینند،مانند خودتان بی تعارف بگویم این پیله ای که بر گردتان تنیده اند تار عنکبوت است و هرگز به ابریشم تبدیل نمی شود.
یادداشت فوق نظر شخصی نویسنده می باشد و نشانگر مواضع و دیدگاههای ایلام فردا نمی باشد.
نظر شما
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیریت در وب سایت منتشر خواهد شد