گروه سیاسی ایلام بیدار-محمد طاهری مقدم::با آغاز نهضت اسلامی به رهبری امام خمینی، رژیم پهلوی که سالها با ایجاد جو خفقان و سرکوب بر مردم حکومت کرده بود، برای تداوم قدرت و اعمال حاکمیت خود با چالشهای جدی مواجه شده بود. انقلاب محصول یک بخش یا منطقه از کشور نبود بلکه نتیجهی فعالیتهای تمام افراد انقلابی در اقصی نقاط کشور و در شهرها و روستاهای بزرگ و کوچک بود که با ایجاد شبکهها و تشکیلات مختلف فعالیت و مبارزه علیه رژیم را آغاز کرده و با تداوم آن به پیروزی رسیدند.
مبارزات مردم ایلام در دوران رضاخان
یکی از این مناطقی که از سالهای ۱۳۴۲ به بعد عملاً درگیر فعالیتهای انقلابی گردید، ایلام بود. که به عنوان یکی از استانهای مرزی در دورهی پهلوی تحولات گستردهای را از سر گذراند. از همان سالهای نخست به قدرت رسیدن رضا شاه به نظر میرسید که او در این منطقه با مشکلات زیادی روبرو خواهد بود.
این منطقه والی نشین یکی از مناطقی بود که میبایست حکومت منطقهای آن از بین رفته و تحت حاکمیت مستقیم حکومت مرکزی قرار میگرفت. در سالهای ابتدایی حکومت پهلوی این منطقه همچنان خودمختار و توسط والیان اداره میشد. صعب العبور و دور دست بودن منطقه از یکسو، حاکم بودن بافت ایلی و عشیرهای و در اختیار داشتن نیروهای ایلی مسلح توسط والیان از سوی دیگر باعث شد که این منطقه تا سالهای پس از به قدرت رسیدن رضا شاه همچنان توسط والیان اداره شود و در نهایت رضاشاه با اعزام نیروهای زیادی توانست والیان ایلام (این آخرین بازماندگان حکومت ملوک الطوایفی) را در سال ۱۳۰۷ از بین ببرد.
پس از یک سال که از استقرار نیروهای حکومت مرکزی در این منطقه گذشت، بزرگان ایلات و عشایر این منطقه در مقابل ظلم و جور عوامل رضاخانی علم طغیان برافراشته، قیام کردند. قیام مردم ایلام در سال ۱۳۰۸ واکنشی در مقابل ظلم و ستم حاکمان جدید بود. مردم ایلات و عشایر مختلف استان به درگیری نظامی با حاکمان جدید پرداختند حتی مقر حکومت مرکزی در ایلام را نیز تسخیر نمودند و تنها با اعزام نیروهای کمکی از مرکز بود این قیام سرکوب شد.
مبارزات مردم ایلام در دوران محمدرضا پهلوی
نخستین اقدامات مردم ایلام در همراهی با انقلاب اسلامی ایران پس از قیام خونین ۱۵ خرداد 42 و سپس تبعید امام خمینی شکل گرفت. به دنبال تبعید امام خمینی(ره) در سال ۱۳۴۳ با تلاشهای علما و فقهای برجسته این منطقه، مردم ایلام نه تنها از موضوع آگاهی پیدا کردند، بلکه با اندیشههای امام و رسالت ایشان در مبارزه با رژیم شاهنشاهی آشنا شدند.
به اذعان بسیاری از افرادی که در آن سالها در این منطقه بودند مردم ایلام از همان آغاز چنان ایمانی به حضرت امام خمینی (ره) پیدا کردند که ایشان را هم چون مردی الهی تصور کرده که در نهایت پیروز خواهد گردید و همین مسئله روحیهی انقلابی مردم را افزایش داد.
مسئلهای که مردم ایلام را با انقلاب و امام مانوستر کرد تبعید امام به عراق و سکونت ایشان در نجف اشرف بود. از سویی بواسطهی نزدیکی نجف به استان ایلام بسیاری از مردم این منطقه که برای زیارت عتبات و یا تحصیل در حوزه های علمیه عراق به آن کشور می رفتند با حضرت امام خمینی دیدار میکردند. از سوی دیگر به واسطهی مشکلات اقتصادی این منطقه و نبود شغل و کار مناسب، گروهی از مردم ایلام در کشور عراق مشغول به فعالیت های مختلف اقتصادی بودند که در شهرهای نجف، کربلا، و بغداد سکونت میکردند که این مسئله خود باعث آشنایی آنها با حضرت امام و اندیشههای ایشان میگردید. افزون بر این، به واسطهی ارتباط تاریخی مردم ایلام و شهرهای مجاور کشور عراق اقوام نسبی و سببی زیادی در دو طرف مرز وجود داشت که این نیز خود بر گسترش روابط مردم دو کشور تاثیرگذار بود. بنابراین مردم ایلام از همان سالهای تبعید حضرت امام به نجف در جریان فعالیتهای انقلابی ایشان قرار گرفتند.
همین مسئله یعنی آشنایی مردم با اندیشههای انقلابی امام و حضور رهبر نهضت در عراق که به گسترش ارتباط مردم این منطقه با عراق منجر شد، باعث گردید سازمان اطلاعات و امنیت کشور (ساواک) کار ویژهای را برای ساواک ایلام طراحی نموده و امکانات و اختیارات بیشتری نیز به آن ساواک جهت کنترل منطقه و نظارت دقیق بر عملکرد مردم انقلابی در داخل کشور و رصد نواحی مرزی و نیز مناطق داخلی کشور عراق واگذار نماید. دایرهی برون مرزی ساواک ایلام یکی از فعالترین بخشهای این ساواک بود که با نیروهای زبده و کارآمد در شهرهای مختلف عراق اسنادی از مراودات حضرت امام خمینی(ره) و انقلابیونی که به آنجا رفت و آمد میکردند را تهیه میکرد و در اختیار ساواک مرکز قرار میداد.
افزون بر این، موساد که تلاش داشت فعالیتهای جاسوسی خود در سطح منطقه را گسترش دهد، برای کسب اطلاعات و جاسوسی از کشورهای عربی ۳ شعبه برونمرزی در ایران ایجاد نمود که به علت اهمیت موقعیت راهبردی استان ایلام یکی از این شعبات را در این استان و با هماهنگی ساواک ایلام راهاندازی کرد و تعدادی از نیروهای خبره خود را در آنجا مستقر کرد. وجود همین نیروها و آموزشهایی که آنها به ساواک ایلام دادند در فعالیتهای بعدی این ساواک در سرکوب مردم نقش مهمی ایفا کرد. ولی هیچ یک از این فعالیتهای عوامل رژیم نمیتوانست مانع مبارزات مردم ایلام علیه رژیم پهلوی باشد.
با آغاز دههی 50 انقلاب اسلامی در ایلام با رهبری علما و روحانیون وارد مرحلهی جدیدی شد. در این سالها به دلایل مختلف از جمله گسترش ارتباطات، تبعید برخی روحانیون برجسته به ایلام و به دنبال آن افزایش آگاهی مردم، تعداد بیشتری از مردم به انقلابیون پیوستند. ولی نقطهی عطف انقلاب اسلامی در ایلام به سالهای 1356 و 1357 برمیگردد. در این سالها هر روز در گوشهای از استان ایلام مردم به تظاهرات، راهپیمایی، تحصن، اعتصاب و درگیری با عوامل رژیم مبادرت میورزیدند.
به واسطهی شدت مبارزات مردم ایلام علیه رژیم پهلوی در ماههای پایانی حکومت پهلوی، ساواک و نیروهای نظامی توان مقابله با مردم را نداشتند و بارها از مرکز و استانهای همجوار درخواست نیروی کمکی مینمودند. ناتوانی نیروهای رژیم باعث شد بسیاری از افراد مرتبط با ساواک و شهربانی قبل از پیروزی نهایی انقلاب اسلامی از ایلام فرار نمایند و انقلاب اسلامی در ایلام عملا قبل از سایر نقاط کشور به پیروزی رسید.
انتهای پیام/ک
نظر شما
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیریت در وب سایت منتشر خواهد شد