سرویس: جهاد و مقاومت
کد خبر: 28341
|
07:14 - 1396/05/26
نسخه چاپی

آزاده ایلامی از تلخی و شیرینی های اسارت می گوید؛

هیچوقت لذت عبادت های اسارت را فراموش نخواهم کرد

هیچوقت لذت عبادت های اسارت را فراموش نخواهم کرد
شاید جسم ما در اسارت گاه های دشمن به بند کشیده شده بود، اما اندیشه و عزم و اراده و اعتقاد ما در بند اسارت دشمنان نیفتاد و برعکس این رژیم بعثی صدام بود که در بند صبر و غیرت انقلابی آزادگان اسیر شده بود.

به گزارشايلام بيداربه نقل از ایلام پویا، 26 مرداد سالروز بازگشت سرافرازانه و مقتدرانه آزادگان به میهن اسلامی است؛ آنان که با صبر و استقامت مدال ایثارگری و آزادگی را بر گردن آویختند.

آزادگان با استقامت و پایداری بی‌نظیر خود به جهانیان ثابت کردند که ملت مقاوم ایران هرگز در برابر زورگویی‌های استکبار تسلیم نخواهد شد.

" قدرت سیدی زاده"، از آزادگان ایلامی در سالروز ورود تاریخی سفیران صبر و استقامت و غیرت گفت: آزادگان در دوران اسارت از وحشی گری و خباثت بعثی ها رنج های بسیاری کشیدند اما با مقاومتی وصف ناپذیر از این امتحان الهی رو سفید بیرون آمدند.

 

سیدی زاده اظهار کرد: بسیاری از آزادگان، همچنان درد و رنج شکنجه های دوران اسارت را به دوش می کشند و با وجود شرایط جسمی و روحی نامناسب، ذره ای از عشق و محبت آنان به امام راحل و مقام معظم رهبری کم نشده است.

وی افزود: شاید جسم ما در اسارت گاه های دشمن به بند کشیده شده بود، اما اندیشه و عزم و اراده و اعتقاد ما در بند اسارت دشمنان نیفتاد و برعکس این رژیم بعثی صدام بود که در بند صبر و غیرت انقلابی آزادگان اسیر شده بود.

قدرت سیدی زاده در ادامه گفتگو به شرح حال داستان اسارت خود پرداخت که در ادامه می آید: 

من در تاریخ 59/2/22 وارد سپاه پاسداران شدم و در آن زمان 22 سال سن داشتم.

در آن زمان کارشکنی های دولت بنی صدر بود که با توجه به حملات عراق به پاسگاه های مرزی ایران و استقرار نیرو هایشان لب مرز ایران اجازه استقرار نیرو و ارسال تجهیزات به مرزها را نمی داد.

در نهایت با عراق وارد یک جنگ 8 ساله شدیم بعد از ایثار و رشادت های فراوان، نهایتا در تاریخ 28 تیر 67 قطعنامه توسط ایران پذیرفته شد، اما  5 روز بعد از پذیرش قطعنامه، عراق دوباره به مواضع ایران حمله ور شد و به منطقه صالح آباد (از توابع ایلام) رسید، که ما هم برای دفاع از کیان مرزهای نظام مقدس اسلامی به منطقه صالح آباد رفتم و در همان جا به اسارت نیروهای بعثی درآمدم.

در زمان اسارت 30 سال داشتم و دارای 5 فرزند بودم.
 

وی در ادامه اینگونه از خاطرات دوران اسارت گفت: در پی شکنجه های متعدد نیروهای عراقی یک روز از ساعت 8 صبح تا 12 ظهر زیر شکنجه نیروهای بعث بودم که بعد از ساعت 12 مدت زمانی مرا برای استراحت به آسایشگاه برگرداندند که آن مدت زمان کوتاه نیز به من آب و غذا نمی دادند.

در این بین یکی از اسرای ایرانی که اهل شمال بود، قسمتی از  شلوار خود را پاره کرد و آنرا خیس کرد و برای من انداخت تا بتوانم با آن عطش خود را کم کنم.

بعد از ظهر دوباره نیروهای عراقی برگشتند تا مجددا مرا برای شکنجه ببرند، در حین شکنجه کردن نیروهای بعث، یکی از مسئولان اردوگاه که مسلمان بود برای آمار گیری آمد و جریان شکنجه مرا از نیرو ها پرسید که در کمال تعجب دستور داد تا مرا رها کنند.

هنگام بازگشتم به آسایشگاه اسیری که برای رفع تشنگی من تلاش می کرد را دیدم که به استقبالم آمد و از آزادی من بسیار خوشحال بود و بعد از روبوسی و در آغوش گرفتنم ماجرای رها شدنم از شکنجه را پرسید و بعد از توضیحاتی که به او دادم، متوجه شدم بعد از ظهر که مرا به شکنجه گاه برده بودند او برای رهایی من از دست شکنجه گران دو رکعت نماز نذر می کند و از برکت این نماز نذر بود که به صورت عجیبی از شکنجه رهایی پیدا کردم.

وی در ادامه به شرح یکی از بدترین خاطرات دوران اسارت پرداخت:

اردوگاهی که در آن اسیر بودیم اطرافش با سیم خاردارهایی با ارتفاع حدود 8 متر محافظت می شد که در یک روز بسیار سرد زمستانی یکی از اسرا قصد فرار کرد که البته در میان سیم ها گرفتار شد و به واسطه این ماجرا تمام اسرایی که حدود 2000 نفر بودند را در آن هوای بسیار سرد زمستانی بر روی زمین و به صورت نیمه عریان خواباندند و با کابل و چوب همه را شکنجه کردند که در این جمعه که به جمعه ی سیاه اردوگاه 14 معروف شده بود چند نفر شهید شدند و چندین نفر دیگر بینایی خود را از دست دادند و تعدادی هم دست و پایشان شکسته شد.
 

 

سیدی زاده به مزایای دوران اسارت نیز اشاره کرد و افزود: تنها مزیت اسارت نزدیک شدن انسان به خدا و قرب الی الله بود، چرا که به واسطه شکنجه هایی که در راه خدا انجام می شد قلب ما به خدا نزدیک شده بود که هیچوقت لذت عبادت های اسارت را فراموش نخواهم کرد.

سیدی زاده در پایان گفت: زیباترین روزها از نظر روحی و معنوی، دوران بسیار وحشتناک و دردناک اسارت بود.

 

انتهای پیام/الف

نظر شما

دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیریت در وب سایت منتشر خواهد شد

تازه ترین مطالب