سرویس: حسینیه ایلام بیدار
کد خبر: 11640
|
21:13 - 1393/09/29
نسخه چاپی

شعر/مادرم گفت حسین و پدرم گفت‌حسن

شعر/مادرم گفت حسین و پدرم گفت‌حسن
این شعر به مناسبت روزهای آخر ماه صفر سروده شده است.

همه گفتند حسین و جگرم گفت حسن

سینه و دست و سر و چشم ترم گفت حسن

گوشم از بدو تولد به شما عادت کرد

مادرم گفت حسین و پدرم گفت حسن

نامتان را به کنار پدرم گفتم و گفت

ای خدا شکر که پیشم پسرم گفت حسن

بعد از این خوب تر است جای صفاتی مثل

سفره دار و پدر جود و کرم گفت حسن

زائری در وسط صحن غریب الغربا

دید تا گنبد زیبای حرم، گفت حسن...

تا که جارو زدن صحن رضا را دیدم

چشم خیس و مژه ی رفتگرم گفت حسن

قاسمت راهی میدان شد و دیدند همه

خواهری موی پریشان ز حرم گفت حسن

پایه ی نهضت خونین حسین صلح تو بود

آیه ی نهضت خونین حسین صلح تو بود

رضا قربانی

نظر شما

دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیریت در وب سایت منتشر خواهد شد