سرویس: فرهنگ و هنر
کد خبر: 10047
|
08:43 - 1393/07/09
نسخه چاپی

در خصوص اظهارات اخیر عباس کیارستمی؛

در نیابد حال پخته هیچ خام !

در نیابد حال پخته هیچ خام !
وقتی امروز در کشور ما مرز بین هنر ارزشی و هنر غیر ارزشی صراحتا برداشته می شود توقعی نیست که تفاوتی ما بین جنگ برای تصرف با دفاع از استقلال ملی وجود داشته باشد.

گروه فرهنگ و هنر ایلام بیدار، جریان فرهنگی که سخنان اخیر کیارستمی از کانون آن بیرون آمده متاثر از جریان نئولیبرالی غرب بعد از جنگ جهانی دوم عمل می کند.در آن زمان روشنفکران اروپایی جملگی جنگ را نزاع ایدئولوژیکی سه قطب فاشیسم ، نازیسم و مارکسیسم تلقی می کردند. 
این اظهارات از سوی جناحی برخاست که عمده ی بازارهای بین المللی برای کالاهای خود را با تضعیف و بعضا نابودی رقیب در جریان جنگ بدست آورد لذا این نزاع ایدئولوژیک از سوی نئولیبرالیسم مبدل به صورت مثالی جنگ گردید.هدف از این الگو سازی آماده نمودن افکار عمومی برای سرکوب هر گونه جنبش استقلال طلبانه با تهمت ایدئولوژیک به مثابه دگم اندیشی ،دیکتاتوری و ضد بشری بود.
 همین جریان بود که به مبارزه با جبهه ی مخالف خود یعنی شوروی بلشویک پرداخت و پس از پایان جنگ دوم وارد دوران "جنگ سرد" شد و در اروپا نیز جنبش آزادی بخش الجزایر را سرکوب نمود و یا وقایع مه 1968 در فرانسه را با کشتار روبرو نمود. در نظر این جریان نئولیبرال هر خیزش و دفاع برای استقلال و خروج از سیطره ی استعمار ، جنگ طلبی محسوب می شود.این قطب نئولیبرال به وسیله تبلیغات رسانه ای و "سیاست زدایی سیاست زده" که مهم ترین استراتژی آنها برای نشان دادن چهره ی به ظاهر بشر دوست و منادی آزادی شان بود توانست بعد از فروپاشی قطب بلشویک جریان اصلی فرهنگی را در قالب جنگ نرم در خاورمیانه اشاعه دهد و با تضعیف آرمان گرایی و انقراض هویت ملی بر ملل ناتوان خاورمیانه سیطره یابد.
وقتی امروز در کشور ما مرز بین هنر ارزشی و هنر غیر ارزشی صراحتا برداشته می شود توقعی نیست که تفاوتی ما بین جنگ برای تصرف با دفاع از استقلال ملی وجود داشته باشد . کشوری که تنها دو سال از انقلاب مردمی اش می گذرد با هجوم ائتلاف کشور هایی مواجه می گردد که پس از انقلاب جملگی منابع مالی و نفتی خود را از دست رفته می دیدند لذا در ابتدای انقلاب زمان که هیچ آمادگی برای مقابله ای دیگر وجود نداشت جنگی را تحمیل می کنند که تنها با مقاومت و ایمان مردمان این مرز قابل دفاع بود.ما از این جنگ تحمیلی عبور کردیم اما حالا در معرض هجوم جریان نرم فرهنگی هستیم که همچنان هدفش استعمار و بازیابی منابع نفتی و سرمایه ملی است این جریان در جبهه فرهنگی داخل کشورمان در مرکز حیاتی ترین کانون های اجتماعی حضوری عینی و شدیدا پررنگ دارد .
جریان روشنفکری کشور ما همانند روشنفکران اروپای پس از جنگ،پوچ انگار و ابسورد است.در گریز از هر گونه معنایابی ، توان درک هیچ نوع هدفمندی و آرمان گرایی را ندارد . 
آثار حاتمی کیا در سال ها 67 و 68 یعنی دو فیلم "دیده بان" و "مهاجر" هیچگاه تحریک کننده برای ادامه جنگ نبودند. این اظهارات کیارستمی مغلطه ای بیش نیست. جریان روشنفکری که لغت دفاع را معادل جنگ می پندارد هیچ گاه روح آرامش بخش این دو فیلم را که با ارائه ی تصویری تقدیرگرایانه از عالمی ظهور یافته در قلمرو حق و باطل با بینش عمیق و ایمان قهرمان هایش روبرو می شود ، درک نخواهد کرد. زیرا ذهن سودا زده ی آنان در لایه های عمیقی از ابسوردیسم مفقود گشته و فرد انگاری را تنها نقطه ی آرمانی قلمداد نموده است. "ایمان" تنها نشانه ی قهرمانان "دیده بان" و " مهاجر" برای عبور از تهاجمی تحمیلی ست و "شک" تنها عامل تزلزل و فروپاشی شخصیت های آثاری چون " طعم گیلاس" ،مشق شب" ، "زیر درختان زیتون" و یا "باد کنک سفید" است .

اگر جان فورد در سال 1945 فیلم   the were expendableرا می سازد خواهان به تصویر کشیدن بیانیه ی هری ترومن برای جنگ و مداخله در ژاپن پس از پایان جنگ است .این فیلم را می توان نمونه بارز جریان رسانه ای دانست که در امریکا در قالب هالیوود و با ظهور حزب نازی در آلمان و فاشیسم در ایتالیا در قالب ژانر های مستند گونه پدیدار می شود و هدف اصلی ش تبلبغات برای تحمیق عموم در خصوص جنگ است نه آثار فیلم سازی که تنها دو فیلمش در طول دفاع مقدس ساخته شده و بارزترین پدید آورنده ی تنها ژانر سینمای متعهد انقلاب اسلامی است. سر آخر


   این مباحث تا بدین جا گفتنی ست                                 هر چه آید زین سپس بنهفتنی ست

 

انتهای پیام/

منبع:مشرق

 

نظر شما

دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیریت در وب سایت منتشر خواهد شد

تازه ترین مطالب